شنبه ۲۴ دی ۰۱ | ۰۵:۳۵ ۴ بازديد
اقتصاد کلان بخشی از حوزه اقتصاد است که به مطالعه چگونگی رفتار یک اقتصاد می پردازد. این رشته عواملی مانند سطح قیمت ها، نرخ رشد اقتصادی، تورم، اشتغال و تولید ناخالص داخلی را بررسی می کند. نظارت بر شرایط اقتصاد کلان به دولتها، مؤسسات مالی و سرمایهگذاران امکان میدهد تا روندها را پیشبینی کنند و تغییراتی در سیاستها ایجاد کنند. در این مقاله، ما یک تعریف اقتصاد کلان ارائه می دهیم، توضیح می دهیم که چگونه آن را با اقتصاد خرد مقایسه می کنیم و نمونه هایی از شرایط اقتصاد کلان را لیست می کنیم.
برای شرکت در دوره اقتصاد کلان اینجا کلیک کنید!
تعریف اقتصاد کلان
یک تعریف اقتصاد کلان اقتصاد را به عنوان یک سیستم در مقیاس بزرگ و نه به عنوان بخش های اقتصادی منفرد می بیند. اقتصاد کلان به سوالات مربوط به علل بیکاری و تورم، شرایطی که رشد اقتصادی را تحریک می کند و عملکرد یک اقتصاد پاسخ می دهد. اقتصاددانان از این پاسخها برای اندازهگیری عوامل، اغلب در بخشهای خاص، استفاده میکنند و تنظیماتی را توصیه میکنند که ممکن است اقتصاد را بهبود بخشد.
بررسی یک اقتصاد با این دیدگاه گسترده به ما کمک می کند تا اثرات عرضه، تقاضا، اشتغال، تورم و تولید ناخالص داخلی را درک کنیم. اقتصاددانان مدلهایی را برای توضیح روابط بین این عوامل و پیشبینیهایی ایجاد میکنند که به دولت و سایر سازمانها در ایجاد و ارزیابی سیاستها کمک میکند. این کار همچنین به کسبوکارها کمک میکند تا استراتژیهایی را در بازارهای داخلی و جهانی تنظیم کنند و به سرمایهگذاران اطلاعاتی برای پیشبینی و برنامهریزی تغییرات در داراییهایشان میدهد.
تفاوت بین اقتصاد کلان و اقتصاد خرد
این دو شاخه از اقتصاد متمایز هستند، اما به یکدیگر وابسته و مکمل یکدیگر هستند. اقتصاد کلان شامل درک عملکرد، ساختار و رفتار کل اقتصاد است. اقتصاد خرد بر روی عوامل فردی متمرکز است که بر انتخاب های افراد و شرکت ها تأثیر می گذارد.
در حالی که اقتصاد کلان درباره اقتصاد کلی به ما می گوید، اقتصاد خرد چگونگی تصمیم مردم و شرکت ها را برای تخصیص منابع محدود توصیف می کند. مطالعه اقتصاد در سطح کلان به شما درک می کند که چگونه شبکه عرضه و تقاضا، تولید ناخالص داخلی، صادرات و تورم با مشاغل فردی و کشور یا اقتصاد جهانی مرتبط است. مطالعه اقتصاد در سطح خرد الگوهای اقتصادی مشاغل فردی و زنجیره تامین و نیازهای مصرف کننده را به شما نشان می دهد.
چگونه اقتصاد خرد با اقتصاد کلان ارتباط دارد
عوامل در اقتصاد خرد و اقتصاد کلان اغلب بر یکدیگر تأثیر می گذارند. به عنوان مثال، سطح بیکاری در اقتصاد می تواند بر عرضه کارکنان در دسترس کارفرمایان تأثیر بگذارد. این عوامل اقتصاد خرد می توانند به اقتصاد کلان کمک کنند:
عرضه و تقاضا
تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضای کالاها یک عامل اقتصادی خرد است که بر کسب و کارها و مصرف کنندگان تأثیر می گذارد. تقاضای بالاتر قیمت یک کالا یا خدمات را افزایش می دهد، در حالی که تقاضای کمتر قیمت را کاهش می دهد تا با عدم خرید مصرف کننده مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، یک تغییر ناگهانی و شدید در عرضه و تقاضا در بین مشاغل در یک بخش، شاید به دلیل تغییرات حمل و نقل در طول یک بلای طبیعی، ممکن است اقتصاد را در مقیاس کلان تحت تاثیر قرار دهد.
مالیات ها و مقررات
مالیات ها و مقررات بر بسیاری از عوامل اقتصادی از جمله حقوق، هزینه ها و تولید تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، مشوق هایی که مالیات بر دستمزد را کاهش می دهد می تواند اشتغال را افزایش دهد، در حالی که نرخ های مالیاتی پایین بر درآمد کسب و کار ممکن است باعث شود برخی از مشاغل در آن کشور سرمایه گذاری کنند. معافیت های مالیاتی و مقررات جدید مربوط به تحقیقات ممکن است ایده های جدید را در بخش ها تشویق کند و تأثیر مثبتی بر اقتصاد کلی ایجاد کند.
هزینه های تولید
هزینه تولید کالا و خدمات در اقتصاد خرد مورد توجه است و این هزینه ها به شرایط اقتصاد کلان مربوط می شود. شامل هزینه های دریافت لوازم، پرداخت نیروی کار و حمل و نقل، بسته بندی و سایر هزینه های سربار تجاری است. کل هزینه های تولید شامل هزینه های ثابت مانند اجاره و پرداخت اجاره و هزینه های متغیر مانند حمل و نقل و نگهداری می باشد.
نیروی کار
اقتصاد خرد نیروی کار را برای درک هزینه ها، تأثیر دستمزدها بر اقتصاد و درک کارکنان از تغییرات دستمزد برجسته می کند. هزینه های نیروی کار اغلب بیش از نیمی از هزینه های شرکت را تشکیل می دهد و شامل کل غرامت مانند مزایا و مستمری می شود. اقتصاد کلان نشان می دهد که وقتی تقاضای نیروی کار از عرضه پیشی می گیرد، کارمندان قدرت چانه زنی بیشتری دارند و ممکن است به دنبال مشاغل با درآمد بالاتر باشند زیرا کارفرمایان برای کار ترساننده رقابت می کنند.
منابع طبیعی
منبع طبیعی مواد خامی مانند مواد معدنی و انرژی، خاک، آب یا منابع بیولوژیکی مانند چوب یا گندم است. منابع طبیعی با تبدیل شدن به کالاها و خدمات ارزش اقتصادی دارند. رشد اقتصادی زمانی اتفاق میافتد که منابع طبیعی به اجزای کلیدی در فرآیند تولید یک بخش یا شرکت تبدیل شوند.
نمونه هایی از عوامل کلان اقتصادی
یک عامل کلان اقتصادی یک جنبه مالی، روند یا شرایطی است که به طور گسترده به یک اقتصاد، مانند تورم، مربوط می شود، نه تنها به بخش خاصی از جمعیت. این عوامل بر جمعیت های بزرگ تأثیر می گذارد و نیاز به نظارت دقیق، تجزیه و تحلیل و پیش بینی توسط دولت، مصرف کنندگان، سرمایه گذاران و شرکت ها دارد. نمونه هایی از عوامل کلان اقتصادی عبارتند از:
بیکاری
نرخ بیکاری به طور چشمگیری بر اقتصاد تأثیر می گذارد و درصدی از افراد در نیروی کار است که نمی توانند شغلی پیدا کنند. رشد اقتصادی اغلب منجر به نرخ پایین بیکاری و افزایش فعالیت اقتصادی مربوط به خرید خانه های جدید، تعطیلات بیشتر و خرید وسایل نقلیه جدید می شود. اقتصاددانان نرخ اشتغال در کار خود را به دلیل تأثیر زیاد آن بر سلامت اقتصادی برجسته می کنند.
تورم
تورم با کاهش ارزش پول و دارایی های مالی بر اقتصاد تأثیر می گذارد. ارزش پول بستگی به این دارد که چه چیزی و چقدر به شما اجازه خرید می دهد. به عنوان مثال، ارزش موجودی بانک شخصی زمانی که تورم افزایش مییابد کاهش مییابد زیرا قیمتهای بالاتر پول بیشتری را برای خرید خدمات و کالاهای مشابه میطلبد.
بدهی
بدهی که به عنوان تورم منفی نیز شناخته می شود، زمانی رخ می دهد که قیمت ها در یک اقتصاد کاهش می یابد. زمانی اتفاق می افتد که عرضه کالا بیشتر از تقاضا باشد یا قدرت خرید افزایش یابد. قیمتهای پایینتر ممکن است نگرانیهایی را در بخشهای مختلف اقتصادی ایجاد کند، زیرا کاهش تورم به وامگیرندگانی که بدهیهایی به ارزش بیشتر از پول وام گرفته شده پرداخت میکنند، آسیب میزند.
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص داخلی، ارزش بازار کالاها و خدمات ساخته شده در یک بازه زمانی خاص، معمولاً یک سال را اندازه گیری می کند. تولید ناخالص داخلی درکی از بهره وری اقتصاد، چه در یک کشور و چه در سطح جهانی، در یک مقطع زمانی فراهم می کند. تولید ناخالص داخلی تخمینهایی ارائه میدهد که اقتصاددانان و سرمایهگذاران میتوانند از آن برای کشف دلایل، به عنوان مثال، توسعه اقتصادی یا رکود استفاده کنند.
عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا یک قانون اقتصادی است که به اکثر اصول اقتصادی مرتبط است. قانون تقاضا این است که اگر همه عوامل دیگر برابر باشند، قیمت بالاتر تقاضا را کاهش می دهد. قانون عرضه این است که وقتی عوامل دیگر ثابت می مانند، با افزایش قیمت یک کالا، تامین کنندگان سعی می کنند با افزایش تعداد اقلامی که می فروشند، سود خود را به حداکثر برسانند.
مخارج دولت
دولت ها نقش مهمی در نحوه عملکرد اقتصاد دارند. آنها ارز صادر می کنند، مقادیر زیادی پول نقد و وجوه را به عنوان دارایی نگهداری می کنند و برای زیرساخت ها، کالاها و خدمات هزینه می کنند. افزایش هزینههای دولت ممکن است از طریق پروژههای زیرساختی جدید یا هزینههای بیشتر برای خدمات اجتماعی، رشد اقتصادی را افزایش دهد و به طور بالقوه منجر به ایجاد مشاغل بیشتر، افزایش بهرهوری و سرمایهگذاریهای جدید در بازار شود.
منبع مالی
عرضه پول مقدار پول در گردش در یک اقتصاد را اندازه گیری می کند. بانک مرکزی ممکن است برای جبران تقاضای فزاینده پول یا تحریک اقتصاد در زمان رشد، عرضه پول را افزایش دهد. با افزایش عرضه پول، کسب و کارها ممکن است به دلیل افزایش هزینه های مصرف کننده، تولید خود را گسترش دهند و کارمندان بیشتری را برای پاسخگویی به تقاضا استخدام کنند.
بدهی دولت
سطح بدهی دولت می تواند به طرق مختلف بر استاندارد زندگی یک کشور تأثیر بگذارد. مانند خانوارهایی که وامهای مسکن و وام دارند، بدهیهای دولتی بالاتر، سود بیشتری را برای استقراض به همراه دارد. درآمدهای صرف شده برای پرداخت بهره به این معنی است که در آینده، پول کمتری برای کاهش مالیات یا برنامه های دولتی مانند مراقبت های بهداشتی، آموزشی و خدمات اجتماعی در دسترس خواهد بود. داشتن بدهی قابل توجه به یک کشور خارجی یا گروهی از کشورها نیز می تواند بر ثبات بلندمدت یک دولت تأثیر بگذارد.
تجارت بین المللی
تجارت بینالملل یک عامل مهم اقتصاد کلان است زیرا به کشورها اجازه میدهد تا بازارها و دسترسی به خدمات و کالاهایی را که در داخل کشور در دسترس نیستند، گسترش دهند. تجارت بازارها را از طریق قیمت گذاری رقابتی تر می کند و منجر به محصولات ارزان تر برای مصرف کننده می شود. به عنوان مثال، هزینه های نیروی کار ممکن است در برخی کشورها کمتر باشد. یک تغییر سیاسی در یک کشور همچنین می تواند یک محل تولید را ببندد و هم هزینه تولید محصولات در یک کشور دیگر و هم قیمت کالا را برای مصرف کنندگان افزایش دهد.
سرمایه گذاری ها
سرمایه گذاری هر دارایی یا کالایی است که درآمد ایجاد می کند. شما می توانید سرمایه گذاری را برای افزایش ثروت خود در آینده با فروش آن با هزینه بالاتر خریداری کنید. سرمایه گذاری شامل دادن زمان، تلاش، پول یا دارایی به قصد بازدهی بالاتر از آنچه در ابتدا دریافت می کنید است. سرمایه گذاری ممکن است شامل اوراق قرضه، سهام، یا املاک و مستغلات، از جمله اموالی که کالاها را تولید می کند، باشد.
نرخ بهره
نرخ بهره بالاتر اغلب هزینه وام و وام مسکن را افزایش می دهد. صاحبان خانه در شهرهای بزرگ با قیمت های بالای املاک ممکن است با افزایش نرخ بهره، پرداخت های وام مسکن و هزینه های وام وسیله نقلیه بالاتری را تجربه کنند. نمونه ای از مزایای نرخ بهره بالاتر، سرمایه گذاری با نرخ ثابت است، مانند گواهی های سرمایه گذاری تضمین شده، که ممکن است بازده بالاتری را ارائه دهد.
برای اینکه بهتر بدانید اقتصاد کلان چیست؟ کلیک کنید:
https://www.economicsonline.co.uk/managing_the_economy/what_is_macro-economics.html/
برای شرکت در دوره اقتصاد کلان اینجا کلیک کنید!
تعریف اقتصاد کلان
یک تعریف اقتصاد کلان اقتصاد را به عنوان یک سیستم در مقیاس بزرگ و نه به عنوان بخش های اقتصادی منفرد می بیند. اقتصاد کلان به سوالات مربوط به علل بیکاری و تورم، شرایطی که رشد اقتصادی را تحریک می کند و عملکرد یک اقتصاد پاسخ می دهد. اقتصاددانان از این پاسخها برای اندازهگیری عوامل، اغلب در بخشهای خاص، استفاده میکنند و تنظیماتی را توصیه میکنند که ممکن است اقتصاد را بهبود بخشد.
بررسی یک اقتصاد با این دیدگاه گسترده به ما کمک می کند تا اثرات عرضه، تقاضا، اشتغال، تورم و تولید ناخالص داخلی را درک کنیم. اقتصاددانان مدلهایی را برای توضیح روابط بین این عوامل و پیشبینیهایی ایجاد میکنند که به دولت و سایر سازمانها در ایجاد و ارزیابی سیاستها کمک میکند. این کار همچنین به کسبوکارها کمک میکند تا استراتژیهایی را در بازارهای داخلی و جهانی تنظیم کنند و به سرمایهگذاران اطلاعاتی برای پیشبینی و برنامهریزی تغییرات در داراییهایشان میدهد.
تفاوت بین اقتصاد کلان و اقتصاد خرد
این دو شاخه از اقتصاد متمایز هستند، اما به یکدیگر وابسته و مکمل یکدیگر هستند. اقتصاد کلان شامل درک عملکرد، ساختار و رفتار کل اقتصاد است. اقتصاد خرد بر روی عوامل فردی متمرکز است که بر انتخاب های افراد و شرکت ها تأثیر می گذارد.
در حالی که اقتصاد کلان درباره اقتصاد کلی به ما می گوید، اقتصاد خرد چگونگی تصمیم مردم و شرکت ها را برای تخصیص منابع محدود توصیف می کند. مطالعه اقتصاد در سطح کلان به شما درک می کند که چگونه شبکه عرضه و تقاضا، تولید ناخالص داخلی، صادرات و تورم با مشاغل فردی و کشور یا اقتصاد جهانی مرتبط است. مطالعه اقتصاد در سطح خرد الگوهای اقتصادی مشاغل فردی و زنجیره تامین و نیازهای مصرف کننده را به شما نشان می دهد.
چگونه اقتصاد خرد با اقتصاد کلان ارتباط دارد
عوامل در اقتصاد خرد و اقتصاد کلان اغلب بر یکدیگر تأثیر می گذارند. به عنوان مثال، سطح بیکاری در اقتصاد می تواند بر عرضه کارکنان در دسترس کارفرمایان تأثیر بگذارد. این عوامل اقتصاد خرد می توانند به اقتصاد کلان کمک کنند:
عرضه و تقاضا
تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضای کالاها یک عامل اقتصادی خرد است که بر کسب و کارها و مصرف کنندگان تأثیر می گذارد. تقاضای بالاتر قیمت یک کالا یا خدمات را افزایش می دهد، در حالی که تقاضای کمتر قیمت را کاهش می دهد تا با عدم خرید مصرف کننده مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، یک تغییر ناگهانی و شدید در عرضه و تقاضا در بین مشاغل در یک بخش، شاید به دلیل تغییرات حمل و نقل در طول یک بلای طبیعی، ممکن است اقتصاد را در مقیاس کلان تحت تاثیر قرار دهد.
مالیات ها و مقررات
مالیات ها و مقررات بر بسیاری از عوامل اقتصادی از جمله حقوق، هزینه ها و تولید تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، مشوق هایی که مالیات بر دستمزد را کاهش می دهد می تواند اشتغال را افزایش دهد، در حالی که نرخ های مالیاتی پایین بر درآمد کسب و کار ممکن است باعث شود برخی از مشاغل در آن کشور سرمایه گذاری کنند. معافیت های مالیاتی و مقررات جدید مربوط به تحقیقات ممکن است ایده های جدید را در بخش ها تشویق کند و تأثیر مثبتی بر اقتصاد کلی ایجاد کند.
هزینه های تولید
هزینه تولید کالا و خدمات در اقتصاد خرد مورد توجه است و این هزینه ها به شرایط اقتصاد کلان مربوط می شود. شامل هزینه های دریافت لوازم، پرداخت نیروی کار و حمل و نقل، بسته بندی و سایر هزینه های سربار تجاری است. کل هزینه های تولید شامل هزینه های ثابت مانند اجاره و پرداخت اجاره و هزینه های متغیر مانند حمل و نقل و نگهداری می باشد.
نیروی کار
اقتصاد خرد نیروی کار را برای درک هزینه ها، تأثیر دستمزدها بر اقتصاد و درک کارکنان از تغییرات دستمزد برجسته می کند. هزینه های نیروی کار اغلب بیش از نیمی از هزینه های شرکت را تشکیل می دهد و شامل کل غرامت مانند مزایا و مستمری می شود. اقتصاد کلان نشان می دهد که وقتی تقاضای نیروی کار از عرضه پیشی می گیرد، کارمندان قدرت چانه زنی بیشتری دارند و ممکن است به دنبال مشاغل با درآمد بالاتر باشند زیرا کارفرمایان برای کار ترساننده رقابت می کنند.
منابع طبیعی
منبع طبیعی مواد خامی مانند مواد معدنی و انرژی، خاک، آب یا منابع بیولوژیکی مانند چوب یا گندم است. منابع طبیعی با تبدیل شدن به کالاها و خدمات ارزش اقتصادی دارند. رشد اقتصادی زمانی اتفاق میافتد که منابع طبیعی به اجزای کلیدی در فرآیند تولید یک بخش یا شرکت تبدیل شوند.
نمونه هایی از عوامل کلان اقتصادی
یک عامل کلان اقتصادی یک جنبه مالی، روند یا شرایطی است که به طور گسترده به یک اقتصاد، مانند تورم، مربوط می شود، نه تنها به بخش خاصی از جمعیت. این عوامل بر جمعیت های بزرگ تأثیر می گذارد و نیاز به نظارت دقیق، تجزیه و تحلیل و پیش بینی توسط دولت، مصرف کنندگان، سرمایه گذاران و شرکت ها دارد. نمونه هایی از عوامل کلان اقتصادی عبارتند از:
بیکاری
نرخ بیکاری به طور چشمگیری بر اقتصاد تأثیر می گذارد و درصدی از افراد در نیروی کار است که نمی توانند شغلی پیدا کنند. رشد اقتصادی اغلب منجر به نرخ پایین بیکاری و افزایش فعالیت اقتصادی مربوط به خرید خانه های جدید، تعطیلات بیشتر و خرید وسایل نقلیه جدید می شود. اقتصاددانان نرخ اشتغال در کار خود را به دلیل تأثیر زیاد آن بر سلامت اقتصادی برجسته می کنند.
تورم
تورم با کاهش ارزش پول و دارایی های مالی بر اقتصاد تأثیر می گذارد. ارزش پول بستگی به این دارد که چه چیزی و چقدر به شما اجازه خرید می دهد. به عنوان مثال، ارزش موجودی بانک شخصی زمانی که تورم افزایش مییابد کاهش مییابد زیرا قیمتهای بالاتر پول بیشتری را برای خرید خدمات و کالاهای مشابه میطلبد.
بدهی
بدهی که به عنوان تورم منفی نیز شناخته می شود، زمانی رخ می دهد که قیمت ها در یک اقتصاد کاهش می یابد. زمانی اتفاق می افتد که عرضه کالا بیشتر از تقاضا باشد یا قدرت خرید افزایش یابد. قیمتهای پایینتر ممکن است نگرانیهایی را در بخشهای مختلف اقتصادی ایجاد کند، زیرا کاهش تورم به وامگیرندگانی که بدهیهایی به ارزش بیشتر از پول وام گرفته شده پرداخت میکنند، آسیب میزند.
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص داخلی، ارزش بازار کالاها و خدمات ساخته شده در یک بازه زمانی خاص، معمولاً یک سال را اندازه گیری می کند. تولید ناخالص داخلی درکی از بهره وری اقتصاد، چه در یک کشور و چه در سطح جهانی، در یک مقطع زمانی فراهم می کند. تولید ناخالص داخلی تخمینهایی ارائه میدهد که اقتصاددانان و سرمایهگذاران میتوانند از آن برای کشف دلایل، به عنوان مثال، توسعه اقتصادی یا رکود استفاده کنند.
عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا یک قانون اقتصادی است که به اکثر اصول اقتصادی مرتبط است. قانون تقاضا این است که اگر همه عوامل دیگر برابر باشند، قیمت بالاتر تقاضا را کاهش می دهد. قانون عرضه این است که وقتی عوامل دیگر ثابت می مانند، با افزایش قیمت یک کالا، تامین کنندگان سعی می کنند با افزایش تعداد اقلامی که می فروشند، سود خود را به حداکثر برسانند.
مخارج دولت
دولت ها نقش مهمی در نحوه عملکرد اقتصاد دارند. آنها ارز صادر می کنند، مقادیر زیادی پول نقد و وجوه را به عنوان دارایی نگهداری می کنند و برای زیرساخت ها، کالاها و خدمات هزینه می کنند. افزایش هزینههای دولت ممکن است از طریق پروژههای زیرساختی جدید یا هزینههای بیشتر برای خدمات اجتماعی، رشد اقتصادی را افزایش دهد و به طور بالقوه منجر به ایجاد مشاغل بیشتر، افزایش بهرهوری و سرمایهگذاریهای جدید در بازار شود.
منبع مالی
عرضه پول مقدار پول در گردش در یک اقتصاد را اندازه گیری می کند. بانک مرکزی ممکن است برای جبران تقاضای فزاینده پول یا تحریک اقتصاد در زمان رشد، عرضه پول را افزایش دهد. با افزایش عرضه پول، کسب و کارها ممکن است به دلیل افزایش هزینه های مصرف کننده، تولید خود را گسترش دهند و کارمندان بیشتری را برای پاسخگویی به تقاضا استخدام کنند.
بدهی دولت
سطح بدهی دولت می تواند به طرق مختلف بر استاندارد زندگی یک کشور تأثیر بگذارد. مانند خانوارهایی که وامهای مسکن و وام دارند، بدهیهای دولتی بالاتر، سود بیشتری را برای استقراض به همراه دارد. درآمدهای صرف شده برای پرداخت بهره به این معنی است که در آینده، پول کمتری برای کاهش مالیات یا برنامه های دولتی مانند مراقبت های بهداشتی، آموزشی و خدمات اجتماعی در دسترس خواهد بود. داشتن بدهی قابل توجه به یک کشور خارجی یا گروهی از کشورها نیز می تواند بر ثبات بلندمدت یک دولت تأثیر بگذارد.
تجارت بین المللی
تجارت بینالملل یک عامل مهم اقتصاد کلان است زیرا به کشورها اجازه میدهد تا بازارها و دسترسی به خدمات و کالاهایی را که در داخل کشور در دسترس نیستند، گسترش دهند. تجارت بازارها را از طریق قیمت گذاری رقابتی تر می کند و منجر به محصولات ارزان تر برای مصرف کننده می شود. به عنوان مثال، هزینه های نیروی کار ممکن است در برخی کشورها کمتر باشد. یک تغییر سیاسی در یک کشور همچنین می تواند یک محل تولید را ببندد و هم هزینه تولید محصولات در یک کشور دیگر و هم قیمت کالا را برای مصرف کنندگان افزایش دهد.
سرمایه گذاری ها
سرمایه گذاری هر دارایی یا کالایی است که درآمد ایجاد می کند. شما می توانید سرمایه گذاری را برای افزایش ثروت خود در آینده با فروش آن با هزینه بالاتر خریداری کنید. سرمایه گذاری شامل دادن زمان، تلاش، پول یا دارایی به قصد بازدهی بالاتر از آنچه در ابتدا دریافت می کنید است. سرمایه گذاری ممکن است شامل اوراق قرضه، سهام، یا املاک و مستغلات، از جمله اموالی که کالاها را تولید می کند، باشد.
نرخ بهره
نرخ بهره بالاتر اغلب هزینه وام و وام مسکن را افزایش می دهد. صاحبان خانه در شهرهای بزرگ با قیمت های بالای املاک ممکن است با افزایش نرخ بهره، پرداخت های وام مسکن و هزینه های وام وسیله نقلیه بالاتری را تجربه کنند. نمونه ای از مزایای نرخ بهره بالاتر، سرمایه گذاری با نرخ ثابت است، مانند گواهی های سرمایه گذاری تضمین شده، که ممکن است بازده بالاتری را ارائه دهد.
برای اینکه بهتر بدانید اقتصاد کلان چیست؟ کلیک کنید:
https://www.economicsonline.co.uk/managing_the_economy/what_is_macro-economics.html/